سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها! نگریستن به رخسار تو شوق دیدارت را از تو درخواست می کنم . [فاطمه علیه السلام ـ در دعایش ـ]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :0
کل بازدید :6752
تعداد کل یاداشته ها : 8
103/2/31
1:43 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی رضا حمیدنژاد[17]
کارشناس ارشد علوم تربیتی

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
فروردین 90[3]

معرفی اجمالی فلسفه برای کودکان

قدرت تمیز ،پرسش گری، استدلال آوری وقضاوت، اهمیت انکار ناپذیری درزندگی فردی و اجتماعی دارند. نقش این امور در ایجاد تفاهم میان انسانها و درنتیجه نشاندن «گفتگو» به جای «نزاع » در درون ومیان تمدن ها را نیز نمی توان نادیده گرفت. پس از مطالعات و تحقیقات فراوان دانشمندان و فلاسفه به این نتیجه رسیدند که برای رسیدن به اموری چون قدرت تمیز ،پرسش گری، استدلال آوری، قضاوت و... باید از دوران کودکی شروع به کار کرد و سپردن  این کار به سنین بالاتر به معنی از دست دادن فرصت است. به این ترتیب شاخه ای دیگر از فلسفه به نام Philosophy for children   به وجود آمد که به معنای " فلسفه برای کودکان" می باشد. این فلسفه تفاوت های بسیاری با فلسفه محض دارد وبه وسیله ی پرفسور متیولیپمن بنیانگذاری شده است و در بسیاری از کشورهای جهان به صورت رسمی و آزمایشی در حال اجرا می باشد.

 

 هدف های آموزش فلسفه برای کودکان

 هدف های آموزش فلسفه برای کودکان به طور خلاصه غبارتند از:

1- بهبود توانایی تعقل[1]  

2- پرورش تفکرخلاق و ابداعات خلاق

3- رشد فردی و میان فردی[2]و داوری خوب

4- پرورش درک اخلاقی[3]

5- پرورش توانایی مفهوم یابی در تجربه[4]

6- قویت تفکر مراقبتی / مسئولانه و توجه مسئولانه به محیط و اطرافیان.

همچنین ترتیب شهروندان معقول، خودآگاه، دقیق، مسئولیت پذیر، اخلاقی، اجتماعی و محقق از دیگر اهداف این برنامه هستند.



1. Improvement   of   Reasoning   Ability

2. Personal   and   Impersonal   Growth

3. Development   of   Ethical   understanding

4. Development   of   the   Ability   to   find    meaning    in    Experience


  
  

زمانی انسان شکارچی بود و برای زنده ماندن نیاز به شکار کردن و جمع آوری گیاهان داشت. سپس نوبت به عصر کشاورزی و دامداری رسید پس از آن انسان وارد عصر صنعت شد و با اختراع ماشین بخار انقلاب صنعتی شروع گردید.پس از آن انسان وارد عصر تکنولوژی و عصر ارتباطات گردید خطری که در عصر ارتباطات در کمین دانش آموزان نشسته است بسیار بدتر از رو به رو شدن با یک حیوان وحشی در عصر شکار است. و آن خطر چیزی نیست، جز تبدیل شدن دانش آموزان به کاربران صرف تکنولوژی.

 چنانچه در عصر ارتباطات دانش آموزان به کاربران صرف تکنولوژی تبدیل شوندو صرفا مصرف کننده ی تولیدات شیاطین غرب و شرق باشند چه اتفاقی روی خواهد داد؟  

پاسخ بسیار روشن است دانش آموزاان به عمال سرسپرده ای تبدیل می شوند که عملا از خود هیچ اختیاری نخواهند داشت. بی شک نمی توان گفت راه حل این معضل استفاده نکردن از تکنولوژی است بلکه راه حل آن پرورش تفکر در میان دانش آموزان است؛ تفکری که مبتنی بر معیارهای دینی، فرهنگی و اجتماعی کشور ماست. تفکری که بوسیله ی آن دانش آموران بتوانند سره را از ناسره و درست از نادرست تشخیص بدهند و علاوه بر این قدرت داوری و اعتبار ستجی دارای قدرت آفرینندگی نیز باشند.

  « اصلاح و تقویت نیروی فکر همواره جزو اهداف اوّلیه آموزش و پرورش رسمی و به عنوان هدف بنیادی تدریس و یادگیری در همه رشته های علمی بوده است. یک مسأله اساسی برای مربیان تعلیم وتربیت، معلّمان، والدین وحتّی خود دانش آموزان، این بوده و هست که آیا مدرسه و برنامه های درسی منجر به پرورش تفکر دردانش آموزان می شود یا خیر؟» (1)

از دیدگاه جان دیویی نیز، «در جریان های تربیتی رشد استعداد تفکر در شاگردان اهمیتی خاص دارد.» (2)

منابع:

1-     قاعدی، یحیی، بررسی مبانی نظری آموزش فلسفه به کودکان

2-     شریعتمداری، علی، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت


  
  

در فرایند تعلیم و تربیت ، تعلیم وسیله  و تربیت هدف است. به بیان بهتر تعلیم یا آموزش وسیله ی رسیدن به هدف میباشد و  والاترین هدف نیز قرب به خدا و تربیت عبد صالح است.